G M A T استعداد و آمادگی تحصیلی

استعداد و آمادگی تحصیلی - آزمون ها

G M A T استعداد و آمادگی تحصیلی

استعداد و آمادگی تحصیلی - آزمون ها

سؤالات درک مطلب رشته های علوم انسانی دکتری 1390

سؤالات درک مطلب آزمون استعداد تحصیلی رشته های گروه آزمایشی علوم انسانی دکتری 1390


 

متن اول :

چارچوبی که به‌طور خاص و ویژه با فرآیند « کنترل خود‌» تناسب دارد، تئوری یادگیری اجتماعی (SLT) است. تئوری یادگیری اجتماعی بر تعامل بین فرد، رفتار و محیط (مشتمل بر افراد، ساختار سازمان و غیره) تأکید دارد. بر اساس نظریه SLT، کنترل متأثر از تعامل فرد با عوامل بیرونی می‌باشد، یعنی فرد در عمل به تعاملات درونی و بیرونی محدود بوده و از طریق آن‌ها کنترل می‌شود. به عبارت دیگر،‌کنترل نه صرفاً مبتنی بر سیستم‌های رسمی کنترل سازمانی صورت می‌گیرد و نه به گونه‌ای است که یک فرد به‌طور کامل تعیین کننده رفتار خود باشد.

محور فرآیند «کنترل خود»، می‌تواند به نحوی توصیف گردد که در بردارنده همان اجزای اصلی باشد که در سیستم‌های کنترل بیرونی وجود دارند (همانند استانداردهای، فرآیندهای ارزیابی و اداره آثار اقتضایی در ارزیابی‌ها). هریک از این اجزاء قبل از منابع خارجی،‌ از خود فرد نشأت می‌گیرد.

در مواردی کنترل خود، نقش یک فیلتر ساده یا نقش اصلاحی نسبت به نیروهای خارجی (برای مثال، استانداردهای خارجی) ایفا می‌کند. افراد ممکن است حتی در همان حال که تحت کنترل بیرونی‌اند، اقدام به کنترل خود بنمایند. سازمان‌ها معمولاً بیشتر با کنترل‌های فعال سروکار دارند تا الگوهای نفوذ کنترل عکس‌العملی در یک دیدگاه منسجم از «کنترل خود» به هر دو باید توجه شود.

درک مفهومی سطوح مختلف سازمان که «خود کنترلی» در آن‌ها رخ می‌دهد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به عبارت دیگر، «خود کنترلی» تنها یکی از سطوح کنترل در سازمان‌ است که از دیگر سطوح اثر می‌پذیرد. این سطوح بر اساس نزدیکی به کانون منشأ رفتار (یعنی خود)‌قابل تبیین می‌باشند. مطالب بعدی، گویای مدلی از سطوح مختلف و موثر بر کنترل رفتاری در سازمان‌ها می‌باشد که سه سطح از فرآیند در آن مشخص گردیده است: سطح کنترل خود در کوتاه مدت، کنترل خود در بلند مدت و سطح کنترل خارجی، در ادامه، به این موارد اشاره می‌شود.

رفتار خاص روزمره در کانون مدل قرار دارند. این گونه رفتارهای کوتاه‌مدت، در واقع گویای رفتارهای اختیاری و عادی فرد هستند که در دل محدودیت‌های سازمانی و نیز محدودیت‌های محیطی صورت می‌پذیرند. هر فعل و رفتار که از فرد در این سطح انجام می‌شود، ابتدا چنین به‌نظر می‌رسد که کاملاً تحت کنترل خود او می‌باشد. کنترل و نظارت و به خصوص خود کنترلی از جمله انواعی است که تأثیرات فرهنگی در آن نقش اساسی دارد. ارزش‌ها، باورها، درک و استنباط و شیوه‌های تفکر و اندیشیدن، مفروضات و نگرش‌های افراد نسبت به خود و دیگران، عوامل مهم فرهنگی هستند که زمینه‌ساز تصمیم فرد در کنترل خود می‌باشند.

به عبارت دیگر، تمرکز بر کنترل درونی و رسیدن به کنترل کارآمد و اثربخش مستلزم کارآمدی و اثربخشی فرهنگ حاکم بر نظارت است. فرهنگ کارآمد نظارت، یعنی این‌که نظارت باید به گونه‌ای صورت گیرد که مبتنی بر ارزش‌ها و باورهای فرهنگ عمومی جامعه باشد و فرهنگ اثربخش نظارت، یعنی این که اهداف نظارت به گونه‌ای انتخاب شده باشند که با اهداف و ارزش‌های اجتماعی متناسب و در نهایت با اهداف‌فرد و سازمان همسو باشند.

در اسلام زمینه‌های اعتقادی به‌گونه‌ای است که بهترین رشد برای خود کنترلی و خود بازرس ساختن افراد فراهم است و اعتقادات فرد مسلمان بهترین کنترل و بازرس او به شمار می‌آید. خود کنترلی مبتنی بر خودآگاهی و اختیار است که در فرهنگ ایرانی اسلامی، می‌توان آن را به «وجودان کاری» تعبیر نمود. در هر حال فرآیند خود کنترلی در کوتاه مدت شامل چهار مرحله است.

 

1- براساس نظر نویسنده، کدام یک از موارد زیر، در خصوص مواردی چون استانداردها یا فرآیندهای ارزیابی، صحیح است؟

1) اساساً متأثر از تعامل فرد با عوامل بیرونی هستند.

2) خاستگاه‌شان منابع خارجی و نمودشان در رفتار سازمانی فرد است.

3) از عوامل کنترل بیرونی هستند که تناقضی با فرآیند کنترل خود ندارند.

4) باعث می‌شوند که کنترل خود نقش یک فیلتر ساده نسبت به نیروهای خارجی را پیدا کند.

2- کدام یک از موارد زیر را می‌توان از متن نتیجه گرفت؟

1) تعبیر واحدی از فرآیند کنترل خود وجود ندارد.

2) نیاز به کنترل خود برخاسته از تئوری یادگیری اجتماعی است.

3)میزان توجه سازمان‌ها به کنترل فعال و عکس‌العملی یکسان است.

4) سطح خود کنترلی می‌تواند از سطوح دیگر کنترل سازمانی مستقل باشد.

3- از متن این گونه برمی‌آید که کنترل خود، زمانی کارآمد است که ................. .

1) برگرفته از نیاز به همسویی سازمانی باشد تا حاصل تأثیرات فرهنگی برون سازمانی

2) افراد از نظر درونی رفتارهای کوتاه مدت روزانه خود را نیز کنترل کنند.

3) براساس آموزش و بر پایه‌های تئوریک مستحکم بنا شده باشد.

4) با اهداف و ارزش‌های اجتماعی و نیز سازمانی هماهنگ باشد.

4- پاراگراف پنجم در ارتباط با پاراگراف چهارم، مطالب آن را ........... .

1) با مثالی توضیح می‌دهد.             2) تبیین روشن‌تری می‌کند

3) با توضیح بیشتر اصلاح می‌کند     4) در مقابل یک استثناء قرار می‌دهد

5- احتمال توضیح کدام یک از مطالب زیر در ادامه متن، کمتر از بقیه است؟

1) نقاط مشترک فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی در امر خود کنترلی

2) مراحلی از خود کنترلی کوتاه مدت

3) کنترل خود در بلند مدت

4) سطح کنترل خارجی

 

متن دوم :

با شروع نیمه دوم قرن نوزدهم، نشانه‌های نهضت ادبی به تدریج جلوه می‌کند و مصریان،‌نخستین مردمانی هستند که نظاره‌گر این جنبش و حرکت در حوزه ادبیات بودند. در سایه عوامل نهضت بود که بیداری نیرومندی در میان مردم مصر شکل گرفت و آن‌ها را بر آن داشت که به این حقیقت علم پیدا کنند که ایشان هم حق دارند در سرزمین خود آزادانه زندگی کنند و زندگی آزاد و کریمانه‌ای داشته باشند. این آرزو و آرمان در حوزه ادبیات نیز منعکس شد. ایشان از ادبیات‌های غربی آگاهی یافتند و به فاصله موجود میان شیوه تعبیر در غرب و شیوه تعبیر در سرزمین‌های عربی که زاییده روزگار عثمانی بود،‌ پی‌ بردند. ادیب غربی، معانی خود را با زبان ساده بیان می‌دارد. حال آن‌که ادیب عربی معنای خود را در قالب زبانی مقیّد به آرایه‌های بدیعی عرضه می‌دارد.

آگاهی مصریان از نمونه‌های شعر قدیم باعث شد که ایشان از صورت بیمار شعر روی گردان شوند. همچنین آگاهی ایشان از ادبیات غربی و اطلاع از خالی بودن شعر از صنایع بدیعی در اشعار آنان، این احساس گریز از نمونه‌های شعر دوره انحطاط و فترت را تقویت می‌کرد. از این‌رو، طبیعی است که ذوق ادبی مصری از رهگذر برخورد با این نمونه‌های جدید متحول شود و جوانان شروع به رویگردانی از نمونه‌های ادبی روزگار عثمانی و گرایش به نوگرایی و تجدد پیدا کنند.

نشانه‌های این نوگرایی در مصر در آثار شاعرانی همچون محمود صفوت ساعاتی و علی ابونصر و عبدالله فکری و عایشه تیموری پدیدار گشت اما ایشان نتوانستند به کلی از دام صنایع بدیعی و آرایه‌های لفظی خارج شوند و این محمود سامی بارودی بود که توانست تا اندازه‌ زیادی خود را از این قید و بند رهانیده و مرحله جدیدی از مراحل شعر را در مصر به نمایش گذارد. شوقی و حافظ ابراهیم دو شاعر بزرگ دیگری هستند که باوردی را در این مهم همراهی کردند. این سه شاعر و شاعران دیگری که عقاید و آرای شبیه به این سه شاعر بزرگ را در مصر و سرزمین‌های دیگر عربی داشتند در واقع،‌ پایه‌گذاران نئوکلاسیسم شعر عربی شدند.

این شاعران، شعر عربی را از وضعیت پریشانی که از اواخر دوره عباسی تا عصر نهضت، گرفتار آن بود نجات دادند و این کار، بیشتر با بازگشت به شعر عربی در شکوفاترین دوره‌های حیات آن و پیش از آن‌که آرایه‌های لفظی بر آن غالب شود، صورت پذیرفت.

با وجود این که شاعران مکتب نئوکلاسیک مصر در احسای میراث گذشته با هم اتفاق‌نظر دارند اما دسته‌ای از ایشان با توجه به سرشت و ویژگی‌های فرهنگ خود از دایره تقلید پا را فراتر گذاشته و به‌سوی نوگرایی و تجدد حرکت کردند.

ناقدان بر سر انتخاب شاعر یا شاعران نوگرای این مکتب با هم اختلاف نظر دارند. گروهی از ایشان معتقدند که این شاعر نوگراء بدون هیچ تردیدی بارودی است و گروهی دیگر بر این باورند که شعر فقط در آثار شوقی، وضعیتی متفاوت و نوین یافت. ناقدان گروه نخست معتقدند که بارودی از شعر جاهلی و عباسی استفاده کرده و در روزگاری که شعر در آن مهجور و بی‌مقدار گشته بود و شاعران توجهی به بهره‌مند شدن از نمونه‌های عالی و زیبای آن نداشتند، این بارودی بود که شعر را از حالت جمود و رکود بیرون آورد و عظمت دیرینه شعر عربی را به آن برگردانید. ایشان اعتقاد بر این دارند که بارودی به‌خاطر توانمندی در بیان اغراض شعری و مطابقت دادن آن اغراض با واقعیت‌های زندگی از جرگه تقلید صرف، گام بیرون نهاد.

اما کاری که شوقی انجام داده، این بود که توانست خود را از قیود شعر جاهلی و تقالید قدیمی آن رهایی بخشد. او قصیده را با غزل آغاز نمی‌کند آنچنان که بارودی و گذشتگان چنین می‌کردند.

 

6- برطبق متن، کدام‌یک از موارد زیر، درباره شاعران نئوکلاسیک مصر، صحیح است؟

1) در گذر از ادبیات سنتی خود و ادبیات مدرن غرب تا مدتی دچار فترت بودند.

2) ادبیات غرب را به خاطر تهی بودن از صنایع بدیعی مثال‌زدنی نمی‌دانستند.

3) سعی در انعکاس تلاش مردم برای فرار از سلطه غرب و عثمانی داشتند.

4) خود را مقید به آرایه‌های بدیعی ادیبان گذشته عرب نکردند.

7- منظور از «آنان» در سطر 20، کدام است؟

1) ادیبان غربی                      2) شعرای قدیم مصر            3) ادیبان معاصر مصری  4) شعرای صورت بیمار شعر

8- برطبق متن، شاعران مکتب نئوکلاسیک، برکدام باورند؟

1) میراث ادبی گذشته باید احیا شود.

2) بارودی شعر را از حالت جمود و رکود خارج کرد.

3) برخی از افراد با تقلید کورکورانه از تجدد به بیراهه رفتند.

4) شعر عرب حتی در دوران ابتلا به آرایه‌های لفظی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

او برای نخستین بار توانست نمایشنامه منظوم را از رهگذر ذوق مبتکر خود و نیز با آگاهی از ادبیات غربی وارد ادبیات عربی کند.

9-کدام مورد، در خصوص نئوکلاسیسم شعر عربی،‌ صحیح نیست؟

I. پایه‌گذاران آن مصری و به یک اندازه خود را از دام آرایه‌های لفظی رهانیده بودند.

II. ناقدان در تعیین شعرای این مکتب، متفق‌القول نیستند.

III. شاعران این مکتب از شعر عربی در دوره شکوفایی آن روی برنگرداندند.

1) فقط I                             2) II و III       3) I و II   4) I ، II و III

10- کدام یک از شاعران زیر، سرآغاز قصیده را غزل قرار نمی‌داند؟

1) بارودی                            2) شوقی           3) حافظ ابراهیم           4)برخی شعرای قبل از بارودی


پاسخ نامه  :


1-گزینه (A) صحیح است.

براساس نظر نویسنده، در خصوص مواردی چون استانداردها یا فرآیندهای ارزیابی، با توجه به پاراگراف اول و دوم اساساً متأثر از تعامل فرد با عوامل بیرونی هستند.

2- گزینه (B) صحیح است.

همانطور که در جملات ابتدایی متن عنوان می شود که چارچوبی که به‌طور خاص و ویژه با فرآیند « کنترل خود‌» تناسب دارد، تئوری یادگیری اجتماعی است. تئوری یادگیری اجتماعی بر تعامل بین فرد، رفتار و محیط (مشتمل بر افراد، ساختار سازمان و غیره) تأکید دارد. بر اساس این نظریه ، کنترل متأثر از تعامل فرد با عوامل بیرونی می‌باشد. لذا از این متن می توان نتیجه گرفت که نیاز به کنترل خود برخاسته از تئوری یادگیری اجتماعی است.

3- گزینه (D) صحیح است.

با توجه به پاراگراف ششم که عنوان می کند تمرکز بر کنترل درونی و رسیدن به کنترل کارآمد و اثربخش مستلزم کارآمدی و اثربخشی فرهنگ حاکم بر نظارت است. فرهنگ کارآمد نظارت، یعنی این‌که نظارت باید به گونه‌ای صورت گیرد که مبتنی بر ارزش‌ها و باورهای فرهنگ عمومی جامعه باشد و فرهنگ اثربخش نظارت، یعنی این که اهداف نظارت به گونه‌ای انتخاب شده باشند که با اهداف و ارزش‌های اجتماعی متناسب و در نهایت با اهداف‌فرد و سازمان همسو باشند. لذا کنترل خود، زمانی کارآمد است که با اهداف و ارزش‌های اجتماعی و نیز سازمانی هماهنگ باشد.

4- گزینه (B) صحیح است.

پاراگراف چهارم به سطوح مختلف کنترل در سازمان می پردازد و پاراگراف پنجم یکی از سطوح کنترل یعنی خود کنترلی در کوتاه مدت را شرح می دهد پس پاراگراف پنجم تبیین روشن‌تری از پاراگراف چهارم را ارائه می دهد.

5- گزینه (A) صحیح است.

در انتهای متن عنوان شده فرآیند خود کنترلی در کوتاه مدت شامل چهار مرحله است. پس گزینه دوم یعنی مراحلی از خود کنترلی کوتاه مدت امکان دارد در ادامه متن قرار گیرد.

و با توجه به اینکه در پاراگراف چهارم سطوح مختلف کنترل در سازمان عنوان شده و در ادامه ، سطح اول آن یعنی سطح کنترل خود در کوتاه مدت شرح داشته شده پس لذا امکان دارد در ادامه متن سطوح دیگر آن یعنی کنترل خود در بلند مدت و سطح کنترل خارجی قرار گیرد. لذا احتمال توضیح گزینه اول یعنی نقاط مشترک فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی در امر خود کنترلی در ادامه متن، کمتر از بقیه است.

6- گزینه (D) صحیح است.

مطابق پاراگراف دوم ذوق ادبی مصری از رهگذر برخورد با نمونه‌های جدید متحول شده و جوانان شروع به رویگردانی از نمونه‌های ادبی روزگار عثمانی و گرایش به نوگرایی و تجدد پیدا کنند. بنابراین شاعران نئوکلاسیک مصر خود را مقید به آرایه‌های بدیعی ادیبان گذشته عرب نکردند.

7-گزینه (A) صحیح است.

با توجه به جمله ای که کلمه آنان قرار گرفته یعنی «همچنین آگاهی ایشان از ادبیات غربی و اطلاع از خالی بودن شعر از صنایع بدیعی در اشعار آنان، این احساس گریز از نمونه‌های شعر دوره انحطاط و فترت را تقویت می‌کرد.» می توانیم بفهمیم که این جمله اشاره به ادبیات غرب داشته بنابراین منظور از آنان و گزینه صحیح این سوال ادیبان غربی می باشد.

8-گزینه (A) صحیح است.

مطابق پاراگراف چهارم یعنی « این شاعران، شعر عربی را از وضعیت پریشانی که از اواخر دوره عباسی تا عصر نهضت، گرفتار آن بود نجات دادند و این کار، بیشتر با بازگشت به شعر عربی در شکوفاترین دوره‌های حیات آن و پیش از آن‌که آرایه‌های لفظی بر آن غالب شود، صورت پذیرفت. » پس شاعران مکتب نئوکلاسیک بر این باورند که میراث ادبی گذشته باید احیا شود.

9-گزینه (A) صحیح است.

عبارت I یعنی « پایه‌گذاران آن مصری و به یک اندازه خود را از دام آرایه‌های لفظی رهانیده بودند. » بر طبق پاراگراف دوم متن صحیح نیست.

عبارت II یعنی « ناقدان در تعیین شعرای این مکتب، متفق‌القول نیستند. » بر طبق پاراگراف ششم که عنوان می کند« ناقدان بر سر انتخاب شاعر یا شاعران نوگرای این مکتب با هم اختلاف نظر دارند. گروهی از ایشان معتقدند که این شاعر نوگراء بدون هیچ تردیدی بارودی است و گروهی دیگر بر این باورند که شعر فقط در آثار شوقی، وضعیتی متفاوت و نوین یافت. » صحیح است.

عبارت III  یعنی « شاعران این مکتب از شعر عربی در دوره شکوفایی آن روی برنگرداندند. » بر طبق پاراگرافهای سوم و چهارم صحیح است.

پس بر اساس نتایج بالا تنها گزینه اول در خصوص نئوکلاسیسم شعر عربی،‌ صحیح نیست.

10- گزینه (B) صحیح است.

مطابق پاراگراف چهارم یعنی « اما کاری که شوقی انجام داده، این بود که توانست خود را از قیود شعر جاهلی و تقالید قدیمی آن رهایی بخشد. او قصیده را با غزل آغاز نمی‌کند آنچنان که بارودی و گذشتگان چنین می‌کردند. » شوقی سرآغاز قصیده را غزل قرار نمی‌داند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد